امتیاز مستند «پسران سندباد» به روایت پیروز کلانتری
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۴۴۸۱۵۰
پیروز کلانتری مهمترین امتیاز مستند «پسران سندباد» را عدم تلاش فیلمساز برای پاسخگویی به ابهامهای ذهنی مخاطبان دانست.
بعدازظهر روز گذشته (یکشنبه یازدهم شهریورماه) مستند «پسران سندباد» در سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به نمایش درآمد و سپس این فیلم با حضور پیروز کلانتری بهعنوان منتقد میهمان مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در ابتدای جلسه، رضا حائری، کارگردان فیلم یاد شده در پاسخ به پرسش مجری برنامه دربارهی نحوهی شکلگیری ایدهی فیلم خود گفت: «چند سال پیش، از سر کنجکاوی با دوست دریانوردی که تصمیم گرفته بود مسیر خلیج فارس تا آفریقا را با یک کشتی بادبانی طی کند همراه شدم. این تصمیم رویاپردازانه متاسفانه به دلیل کمبود امکانات و نیروی انسانی با شکست مواجه شد اما وقتی داشتم نتیجهی تحقیقات او را بررسی میکردم متوجه شدم در سالهای دور، افراد دیگری نیز این سفر را تجربه کردهاند. یکی از آنها عکاسی به نام خانم ماریون کاپلان بود که شخصیت اصلی این فیلم به حساب میآید.»
حائری که در این فیلم به سفر این عکاس به ایران و تلاش برای پیدا کردن نشانههایی از سوژههای عکاسی خود پرداخته، گفت: «در جستوجوهای اینترنتی موفق شدم وبسایت شخصی خانم کاپلان را پیدا کنم. به او ایمیل زدم و به این ترتیب کار به جریان افتاد.»
بخش بعدی به صحبتهای منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. در این بخش، پیروز کلانتری با اشاره به تلاش برای ارائهی خوانش شخصی خود از فیلم گفت: «شاید بتوان گفت یکی از مهمترین ویژگیهای این مستند، نمایش سفر دریایی و طولانیمدت یک زن مسیحی، همراه با تعدادی از مردان مسلمانی است که در یک کشتی کار میکردهاند و او قصد داشته از زندگی روزمرّهی آنها عکاسی کند.»
وی افزود: «فیلم البته وارد جزییات و نحوهی انجام همسفر شدن آنها با یکدیگر نمیشود که خود این موضوع نشان میدهد سازندهی فیلم نیز بیشتر در پی ارائهی خوانش خود از این سفر بوده، نه تنظیم یک گزارش دقیق از آن.»
کلانتری مهمترین امتیاز «پسران سندباد» را عدم تلاش فیلمساز برای پاسخگویی به ابهامهای ذهنی مخاطبان دانست و گفت: «سازندهی فیلم تمام تلاش خود را به کار برده تا به جای روایت یکسویهی موضوع، سرنخهایی را در اختیار مخاطب قرار دهد؛ و خود این موضوع، روح این فیلم را تشکیل داده است.»
وی گفت: «این نکتهها باعث میشود ذهن هرکدام از مخاطبان، موضوع خاصی را جستوجو کند و به این ترتیب راه برای انجام تفسیرهای مختلف گشوده میشود.»
در ادامهی جلسه، رضا حائری ضمن اشاره به برخی مشکلات فنی که به گفتهی او باعث از بین رفتن بخشی از راشهای فیلمبرداری شده گفت: «ساخته شدن این فیلم شاید کار خیلی سختی نبود اما متاسفانه بدشانسیهای متعدد باعث شد مرحلهی تولید به دشوارترین بخش آن تبدیل شود.»
وی گفت: «به همین دلیل وقتی به تهران برگشتم تا فیلم را تدوین کنم متوجه شدم برای انجام این کار تصویرهای بسیار محدودی در اختیار دارم و در زمینهی ایجاد خط داستانی برای فیلم، کار چندانی نمیتوانم انجام بدهم. خوشبختانه تدوینگر فیلم بعد از دیدن راشها راه حل خوبی برای رفع این مشکل ارائه داد و ما خیلی زود در این زمینه با هم به نتیجه رسیدیم. در حقیقت اگر تلاش سهیل امیرشریفی نبود شاید «پسران سندباد» سر و شکل فعلی را نداشت.»
در ادامهی جلسه، پیروز کلانتری با اشاره به نگاه از پیش تعیین شدهی شخصیت اصلی فیلم به ایران، گفت: «اگر کسی برای نخستینبار داستان سفر طولانی او با کارکنان یک کشتی بادبانی را بشنود شاید با خود فکر کند چنین داستانی دروغ است. اما نکته اینجاست که اتفاق مورد بحث به شکلی باورنکردنی در واقعیت رخ داده است.»
کلانتری گفت: «موافقت ناخدای کشتی با همسفر شدن این عکاس خارجی مسالهای نیست که فقط به جوامع کهن ارتباط داشته باشد. نکتهای است که احتمالاً از وجوه پیچیدهی دیگری برخوردار است.»
وی «تصویرسازی ذهنی بر مبنای شنیدهها» را یکی دیگر از ویژگیهای این فیلم دانست و افزود: «این اختلاف جزو تفاوتهایی است که معمولاً در دو فرهنگ مختلف و دو شکل بیانی قابل رخ دادن است. به عنوان مثال در جایی از فیلم یکی از کارکنان کشتی میگوید او از غذاهایی که خود میپخت استفاده میکرد ولی آشپز این نکته را رد میکند و میگوید او همان غذاهایی را میخورد که برای کارکنان کشتی درست میشد.»
کلانتری گفت: «اتفاق جذابی که در ساخت «پسران سندباد» افتاده این است که دراماتورژی درون فیلم به درامسازی تبدیل نشده و روح واقعی روابط آدمها در آن حفظ شده است.»
وی افزود: «در بسیاری از فیلمها به جای آن که درام موجود در واقعیتها فعال شود، موضوع دراماتیزه میشود؛ و این نکتهای است که در این فیلم به درستی از آن پرهیز شده است.»
بخش پایانی جلسهی نقد و بررسی «پسران سندباد» به صحبتهای کارگردان فیلم اختصاص داشت. رضا حائری در این بخش و در پاسخ به پرسشی دربارهی واکنش شخصیت اصلی فیلم نسبت به تماشای آن گفت: «خوشبختانه ایشان فیلم را دیده و خیلی هم آن را دوست دارد.»
وی افزود: «خانم ماریون کاپلان بی آن که تصوری از ایران داشته باشد، از مسیر دوبی با دریانوردان ایرانی کشتی «میهندوست» همسفر شده بود. قهرمانانی که با اطلاع از خطرات و حوادث موجود، این حرفه را برگزیده بودند و متاسفانه خاطرات غمانگیز زندگی آنها همراه با دورهای که در آن میزیستهاند به تاریخ پیوسته است.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استخدام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۴۴۸۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت عجیب از تلاشها برای تعطیلی خانه امن زنان | درها را قفل کردیم، دخترها در آشپزخانه جمع شده و گریه میکردند!
فاطمه باباخانی، مدیرعامل خانه مهر شمس آفرید، از تلاش بهزیستی استان آذربایجان غربی برای تعطیلی این موسسه مردم نهاد و خانه امن مربوط به آن خبر داد.
مهر شمس آفرید یک موسسه مردم نهاد برای توانمندسازی زنان آسیب دیده است که برای کاهش آسیبهای اجتماعی و خانواده زنان و کودکان فعالیت میکند. روز گذشته پیش مدیرعامل این موسسه در شبکه ایکس در مورد احتمال تعطیلی خانه امن موسسه با فشارهای بیرونی نوشت و در گفتوگو با «شبکه شرق» از جزییات آن گفت.
شرق نوشت:باباخانی تشریح کرد: « دیروز صبح بدون اطلاع قبلی حدود ۸-۹ نفر از بهزیستی برای بازرسی آمدند. البته گفتوگوها محترمانه اما بیشتر شبیه جلسه بازجویی بود و میخواستند چگونگی تامین مالی موسسه را بررسی کنند. همه اسناد و مدارک مالی موسسه موجود بود که در اختیارشان قرار دادهشد. بعد از آن گفتند که میخواهیم از خانه امن بازدید کنیم که همگی به سمت محل خانه امن رفتیم. تا رسیدیم دیدم که اورژانس اجتماعی دم در است. فکر کردم کیس (زنان آسیبدیده) جدید آوردهاند. وقتی پرس و جو کردم، متوجه شدم که میخواهند همه زنانی که در خانه امن هستند را ببرند و به محل اورژانس اجتماعی انتقال دهند.»
او ادامه داد: «گفتند دستور داریم که این زنان را منتقل کنیم ولی نه حکم و نه دستور مکتوبی به من ابلاغ نشد. ما نه تخلفی داشتیم و نه پیش از این ابلاغی در این خصوص صورت گرفته بود. من همراه با باقی زنان به طبقه بالا که محل اسکان مرکز است آمدیم و درها را قفل کردیم. تاکید کردم تا زمانی که به صورت قانونی به من ابلاغ صورت نگیرد، اجازه نمیدهم هیچ کدام از این زنان را با خود ببرید. این زنان آسیبدیده که اسباببازی ما و شما نیستند که امروز اینجا را تعطیل کنید و همه را علیرغم میلشان به اورژانس اجتماعی منتقل کنید. اسباببازی نیستند که بگویم اینجا تعطیل شد و همه بروید در محل اورژانس اجتماعی که مثل یک قفس است برای این زنها کافی است از تجربه آنها بشنوید. از کارکنان شنیدم که صورت جلسه کردهاند که چون توان مالی اداره خانه امن برای ما وجود ندارد، میخواهند کیسها را به محل اورژانس اجتماعی تحویل دهند. این در حالی است که ما مشکل مالی داریم ولی با اعتبار شخصی خودم و اعتقاد قلبی همچنان موسسه و خانه امن را سر پا نگه داشتهایم.»
مدیرعامل موسسه مهر شمس آفرید همچنین توضیح داد: « این حرفها بهانه است. مدیر کل بهزیستی استان از مدتها قبل تهدید کردهبود که موسسه و خانه امن را تعطیل خواهند کرد. تمام زنان اسکان داده شده با حکم قضایی اینجا حضور دارند. بنابراین مسئولیتشان با من است. دخترها از ترس در آشپزخانه جمع شده و گریه میکردند. آن هم زنانی که آسیب دیده و تحت خشونت بوده و به ما پناه آوردهاند. بنابراین تا پروسه اداری طی نشود و بهزیستی کشور در جریان نباشد نمیتوانند خانه امن ما را پلمب کرده و زنان را منتقل کنند.»
خانه مهر شمس آفرید از سال ۹۹ تاسیس و پس از یک سال خانه امن زیر نظر موسسه نیز فعالیت خود را آغاز کردهاست. باباخانی میگوید فشارها در این دو سه سال وجود داشته و رفته رفته شدت گرفت اما در یک سال اخیر وضعیت بدی را تجربهکردهاند
مدیرعامل این موسسه توضیح داد: «مدتها نمیگذاشتند مجمع سالانه برگزار کنیم تا بالاخره آبان امسال با برگزاری مجمع عمومی موافقت کردند. رفتارهای توهینآمیز بسیاری هم در این مدت شاهد بودم که با رواداری رفتار کردم. اما هر چه سکوت و مدارا کردم تاثیری نداشت اما امروز از حق خودم، کارکنانم و زنان آسیبدیده نمیگذرم. با هر شکل از یورش غیرقانونی و خارج از ضابطه که امروز برای مرکز اتفاق افتاد مخالفم و سبب بر هم زدن نظم مرکز و ایجاد وحشت برای پرسنل و کیسها شد. و یقینا تا جایی که امکان داشته باشد مطالبه گریام را درباره رفتارهای رعبانگیز و غیرقانونی ادامه خواهم داد.»